دانلود رمان شکنجه گر من
وارد اتاقم شدم و در رو محکم بهم کوبیدم. روي تخت نشستم و آرنجم رو روي زانوم گذاشتم و سرم رو توي دستم گرفتم. طبق معمول هر روز دعوا، کتک. حالم از این زندگی بهم می خورد. کی میشد بمیرم و راحت بشم. دستم رو روي گونه ي متورمم گذاشتم. بدجور کوبیده بود توي صورتم. حالم از این مثلا بابا بهم می خورد. چشم هام مدام پر خالی می شد. اما اجازه [...]
ادامه مطلب
تاریخ : 20 / سپتامبر / 2019
بازدید : 285
نویسنده : فرشته ظریف